در دنیای جدید، تقابلها و درگیریهای سایبری بُعد جدیدی را به معادلات امنیتی و سیاسی جهان افزوده است.
فضای سایبری، حمله سایبری، نبرد سایبری، قدرت نرم ... اینها واژگانی هستند که در درجه اول، نشاندهنده نحوه تقابل و زورآزمایی کشورها در مقابل هم در دنیای مدرن امروزی است و اهمیت تقویت دفاع دیجیتال ملی و مقابله با تهدیدهای فضای سایبری را برجسته میکند.
به گزارش گرداب، در کتاب «مواجهه با محور سایبر» (Confronting an “Axis of Cyber”) که در پایگاه موسسه ایتالیایی «مطالعات سیاسی بین الملل» منتشر شده، استراتژی جدید سایبری ملی ایالات متحده در قبال روسیه، چین، کره شمالی و ایران به عنوان بازیگران بین المللی اصلی و مسئول راهاندازی کارزارهای مخرب سایبری و جنگ اطلاعاتی علیه منافع و فرآیندهای دموکراتیک غربی تشریح شده است. فصل پنجم این کتاب بهطور ویژه به ایران اختصاص یافته است و در آن به تلاقی جنگ سایبری با ایران و ناامنی در آمریکا اشاره کرده است.
اکنون، پیش از این که اصل کامل این مقاله را در اختیار مخاطبان قرار دهیم، ذکر چند نکته ضروری است و برای توضیح و دریافت بیشتر از تعابیر و اصطلاحات به کار رفته در این مقاله و همچنین پاسخ به برخی از پیشداوریها و یک طرفه به قاضی رفتنهای نویسندگان این مقاله، به توضیح و تعریف و پاسخ به مورد توجهترین عبارات و اتهامات مطرح شده در آن میپردازیم.
در ابتدا باید بدانیم فضای سایبری چیست؟ فضای سایبری به مجموعههایی از ارتباطات انسانها از طریق رایانه و امکانات مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته میشود. یک سامانه آنلاین نمونهای از فضای سایبری است که کاربران آن میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبری نیاز به جابجاییهای فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط دیجیتالی صورت میگیرد.
در این فضا نیز مانند زندگی واقعی، بحث و جدل و تقابل و حتی جنگ نیز صورت میگیرد. اینجاست که حمله سایبری رخ میدهد که برای توصیف یک تلاش برای افشا، تغییر، غیرفعال کردن، تخریب، سرقت یا دستیابی و دسترسی غیرمجاز یا استفاده غیرمجاز از یک دارایی دیجیتالی یا حقیقی به کار میرود.
بر اساس تعریف کلاسیک به هر نوع تلاش برای دستیابی به اطلاعات خصوصی و محرمانه و یا اختلال ایجاد کردن در شبکههای رایانهای حمله سایبری میگویند. به عبارت سادهتر هر نوع حمله از یک رایانه و یا شبکهای از رایانهها به یک و یا شبکهای از رایانههای دیگر، یک حمله سایبری است.
حمله سایبری، هر نوع مانور تهاجمی است که سامانههای اطلاعات رایانهای، زیرساختها، شبکههای رایانهای یا دستگاههای رایانه شخصی را هدف قرار میدهد و مهاجم در آن، یک شخص یا فرایندی است که بدون مجوز سعی در دسترسی به دادهها، کارکردها یا سایر مناطق محدود سامانه و به طور بالقوه با قصد مخرب دارد. حملههای سایبری بسته به شرایط میتوانند بخشی از جنگ سایبری یا سایبرتروریسم باشند که توسط دولتهای مستقل، افراد، گروهها، جامعه یا سازمانها قابل انجام هستند و ممکن است از یک منبع ناشناس نیز سرچشمه بگیرد.
حمله سایبری ممکن است با هک کردن یک سامانه مستعد، هدف مشخص شده را بدزدد، تغییر دهد یا از بین ببرد. حملههای سایبری میتوانند از نصب جاسوسافزارها بر روی رایانه شخصی تا تلاش برای تخریب زیرساختها باشند.
همانطور که میدانیم، هر جایی که سخن از حمله در میان باشد، احتمال وقوع نزاع و درگیری و جنگ نیز بالاست. فضای سایبری در این مورد نیز اصطلاحی به نام «جنگ سایبری» دارد.
جنگ سایبری، نبرد مجازی یا رایاجنگ به نوعی از نبرد گفته میشود که طرفین جنگ در آن از رایانه و شبکههای رایانهای به خصوص شبکه اینترنت به عنوان ابزار استفاده میکنند و نبرد را در فضای مجازی رقم میزنند؛ بنابراین فضای سایبری نیز به مانند فضای غیر دیجیتالی نیاز به محافظت و برقرار نگاه داشتن امنیت دارد که از آن به عنوان «امنیت سایبری» نام برده میشود.
امنیت سایبری به برنامهریزی و اقدام برای حفاظت سیستمها، شبکهها، دیتابیسها و برنامهها از حملات دیجیتال و سازماندهی یک استراتژی دفاعی علیه مجرمان اینترنتی و اقدامات مخرب آنها گفته میشود.
یک رویکرد امنیت سایبری موفق، دارای چندین لایه حفاظت در سراسر رایانهها، شبکهها، برنامهها یا دیتابیسهایی است که قصد حفاظت از آنها وجود دارد.
حفظ امنیت سایبری یکی از چالشهای مهم دنیای مدرن به شمار میرود، چرا که تعداد وسایل الکترونیکی از تعداد افراد بیشتر است و حملات سایبری روز به روز خلاقانهتر میشوند. امروزه شکل گسترده و کلان این حملات را در سطح کشورها جنگ سایبری میگویند و تمام کشورها در تلاش هستند که در این جنگ اطلاعات ضربههای بیشتری به طرف مقابل وارد کنند و به نحو احسن از منابع اطلاعاتی خود دفاع کنند.
امنیت سایبری یک مساله بسیار مهم است، زیرا به حفاظت داراییهای اطلاعاتی سازمان از حملات دیجیتال کمک میکند. اطلاعاتی که اگر دیگران به آنها دست پیدا کنند، به سازمان یا افراد آسیب میرسد.
قدرت سخت و نرم
قدرت سخت به استفاده از ابزار نظامی و اقتصادی برای اثرگذاری بر رفتار یا منافع دیگر نهادهای سیاسی گفته میشود. این شکل از قدرت سیاسی اغلب تهاجمی (اجبارآمیز) است و زمانی مؤثر است که توسط یک بازیگر سیاسی در مقابل بازیگر دیگری که از نظر قدرت نظامی یا اقتصادی ضعیفتر باشد، به کار گرفته شود. قدرت سخت در مقابل قدرت نرم که از دیپلماسی، فرهنگ و تاریخ نشأت میگیرد، قرار دارد.
قدرت نرم در سیاست و به ویژه در سیاست بینالملل به جای اجبار (معکوس قدرت سخت)، توانایی جذب و انتخاب است. به عبارت دیگر، قدرت نرم شامل شکل دادن به ترجیحات دیگران از طریق جذابیت و جذب است. یکی از ویژگیهای تعیینکننده قدرت نرم این است که اجباری نیست. قدرت نرم شامل فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاستهای خارجی است.
جنگ سایبری در ایران بخشی از راهبرد نظامی جنگ نرم کشور ماست. ایران که در زمینه جنگ سایبری هم مورد حمله قرار گرفته و هم حمله کرده است، در حال تبدیل شدن به یک قدرت نظامی در حوزه فضای مجازی است.
از نوامبر ۲۰۱۰ سازمانی تحت عنوان قرارگاه دفاع سایبری در ایران زیر نظر سازمان پدافند غیر عامل که خود یکی از زیرشاخههای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است، آغاز به کار نموده است.
طبق گزارشی در سال ۲۰۱۴ که توسط کانون مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی ارائه شد، ایران یکی از فعالترین کنشگران عرصه فضای سایبری در دنیاست. در سال ۲۰۱۳ یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اظهار داشت که ایران چهارمین ارتش سایبری قدرتمند دنیا را داراست.
بیداری اسلامی
در جایی از این مقاله از عبارت بهار عربی یاد و ذکر شده که بد نامگذاری شده، چرا که نویسنده، آنها را شورش، در راستای سیاستهای روسیه و در تقابل با منافع غرب میبیند. این در حالی است که به تعبیر بسیاری از کارشناسان، این انقلابها، خیزشها و اعتراضات در جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ روی داد، در مقابل ظلم و استبداد حاکمان وقت این کشورها صورت گرفته است. تعبیر بیداری اسلامی تعبیری مناسبتر است، زیرا در تمام این کشورها نهضت اعتراضی به اسلام نیز گره خورده بود و بیداری اسلامی بهتر میتواند ماهیت ضد استعماری و مردم این جریان را نشان دهد.
در بیداری اسلامی، حاکمان در تونس، مصر، لیبی و یمن از قدرت ساقط شدهاند و قیام مدنی در بحرین و سوریه روی داده است. تظاهرات بزرگی نیز در کشورهای الجزایر، عراق، اردن، کویت، مغرب و سودان گسترش پیدا کرده است و اعتراضات جزئی در کشورهای لبنان، موریتانی، عمان و عربستان سعودی رخ داده و همچنین در مرزهای اسرائیل در ماه مه ۲۰۱۱ برخوردهایی اتفاق افتاده است.
انقلاب رنگی
در جا دیگری از این مقاله به عبارت «انقلاب رنگی» یا انقلاب رنگین اشاره شده که اصطلاحی است که از حدود سال ۲۰۰۴ توسط رسانههای جهانی برای توصیف انواع مختلف جنبشهای رژیم چنج همراه با تلاش برای یا دستیابی به تغییرات در دولت که در اوراسیای پساشوروی و یوگسلاوی در اوایل سده ۲۱ رخ داد، رواج یافت. این اصطلاح همچنین به طور گستردهتری در مورد چندین انقلاب دیگر در مناطق دیگر از جمله در خاورمیانه، آسیا-اقیانوسیه و آمریکای جنوبی از اواخر دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰ استفاده شده است. برخی از صاحبنظران این وقایع را موج انقلابی نامیدند که ریشههای آن به انقلاب قدرت مردم یا «انقلاب زرد» در سال ۱۹۸۶ در فیلیپین بازمیگردد. رژیم چنجها با حمایت دستگاههای امنیتی غربی صورت میگیرد. سازمان سیا سابقه زیادی در براندازی و تغییر رژیم دارد.
حمله سایبری به ایران
اشاره به حملات سایبری علیه ایران از نکات مورد توجه این مقاله است.
استاکسنت یک بدافزار رایانهای و طبق نظر شرکتهای نرمافزار امنیت رایانهای، یک کِرم رایانهای یا تروجان است که اولین بار در تاریخ ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۰ توسط ضدویروس ویبیای۳۲ شناسایی شد. این بدافزار با استفاده از نقص امنیتی موجود در میانبرهای ویندوز، با آلوده کردن رایانههای کاربران صنعتی کار میکند و فایلها را جمعآوری و به یک سرور خاص ارسال میکند.
براساس نظر کارشناسان شرکت سیمانتک، این بدافزار به دنبال خرابکاری در تأسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز بوده است.
در اواخر ماه مه ۲۰۱۲ رسانههای آمریکایی اعلام کردند که استاکسنت مستقیماً به دستور اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا طراحی، ساخته و راهاندازی شده است، اگرچه در همان زمان احتمال این میرفت که آمریکا تنها عامل سازنده نباشد.
در تاریخ ۷ ژوئیه سال ۲۰۱۳ بود که ادوارد اسنودن در مصاحبهای با اشپیگل اعلام کرد این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در عملیاتی به نام «عملیات بازیهای المپیک» ساخته شده است.
در سال ۲۰۱۶ نیز الکس گیبنی مستندی به نام «روزهای صفر» (Zero Days) در مورد استاکسنت منتشر کرد که در آن این ویروس محصول مشترک ایالات متحده آمریکا و واحد ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل معرفی شده است.
سخن پایانی
در قسمتهای مختلفی از این مقاله، اتهاماتی به جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان نسبت داده شده است که بنا بر اصل وفاداری به اصل متن برای ترجمه و همچنین آشنایی بیپرده پژوهشگران و خوانندگان با آنچه در این مقاله آمده، بدون تغییر ذکر شده است؛ لذا همانطور که در بالا نیز اشاره شد، این نسبتها که اغلب بدون سند مطرح شدهاند، به مانند یک طرفه به قاضی رفتن میماند و هیچ دلیل محکمهپسندی برای آن ارائه نشده است.
در مجموع، مسائل و موارد مطروحه در این مقاله به مانند هر مقاله پژوهشی دیگری صد درصد صحیح نیست و قابل بررسی است. پژوهشگران با مطالعه این مقاله به صورت کامل و به ویژه فصلی که مستقیما در مورد کشور عزیزمان است، قطعا با ذهن آگاهتری میتوانند به تحلیل فضای سایبری و جایگاه کشورهای مختلف در این عرصه بپردازند.
ترجمهی این مقاله را در گرداب بخوانید:
تلاقی جنگ سایبری ایران با ناامنی سایبری در غرب